برای اخرین بار من دیگه جوجه ندارم

– اون دوتا مردن و من مجبور شدم اونو بدم به دختر عموی کوچولوم که من حرس نخورم و دختر عموم متوجه بشه که جوجه نخره - for the last time i have no more chickens..

برای اخرین بار من دیگه جوجه ندارم - Eshghe

اون دوتا مردن و من مجبور شدم اونو بدم به دختر عموی کوچولوم که من حرس نخورم و دختر عموم متوجه بشه که جوجه نخره
- for the last time i have no more chickens