وانشات مافیای جونگ کوک (ضربان عشق)فصل سوم پارت5
– فردا صبح از زبان آیواز خواب پاشدم سرم درد میکرد دیروز دوباره بهم فشار اومد بخاطر همون وقتی عصبی میشم یا داد میزنم سرم درد میکنه از جام پا..
فردا صبح از زبان آیواز خواب پاشدم سرم درد میکرد دیروز دوباره بهم فشار اومد بخاطر همون وقتی عصبی میشم یا داد میزنم سرم درد میکنه از جام پاشد
- jung kook mafia vanshat love beat season 3 part 5
ویدیوهای مرتبط
وانشات مافیای جونگ کوک عشق کودکی پارت 10
― بعد از غذا خوردن رفتم روی تخت نشستم اینجا خیلی حوصلم سر میرفت یه فکری به سرم زد که برم به کوک بگم تا بریم بیرون از عمارت تا یکم بهم هوا بخو..
قست 11 سریال ضربان قلب...ضربان قلب
― قسمت 11سریال ضربان قلبضربان قلب..
وانشات مافیای جونگ کوک عشق کودکی پارت 11
― از زبان کوک وقتی چشمام روباز کردم دیدم روی شونه ایو خوابیدم و اونم سرش رو گذاشته رو سرم اروم بدون اینکه بیدار بشه سرش رو گذاشتم روی شونم ..
وانشات مافیای جونگ کوک (ضربان عشق)فصل سوم پارت2
― یک سال بعد از زبان آیو یک سال هست که هنوز توی ذهن و قلبم نگهش داشتم ولی اون برای بار دوم پسم زد و بهم خیانت کرد چرا هر کاری میکنم ضربان قلب..
وانشات مافیای جونگ کوک فصل سوم (ضربان عشق)پارت1
― یک سال پیش موقعی که آیو در بیمارستان بود از زبان تهیونگوقتی که فهمیدم پدرم کار خودش رو کرده به سمت جایی که آیو رو برده بودن رفتم دیدم دوت..
وانشات مافیای جونگ کوک عشق کودکی پارت 6
― از زبان جبمین دودقیقه از رفتن گذشت که صدای کتک و زدن اومد ترسیدم رفتم جلو در که بازش کنم ولی نگهبان ها نزاشتن بعد پنج دقیقه صدا قط شد رفتم..
وانشات مافیای جونگ کوک عشق کودکی پارت 2
― وقتی چشمام رو باز کردم نمیدونستم کجام چون هنوز روبه روم سیاه بود وقتی هوشیاریم رو کامل به دست اوردم فهمیدم یه پارچه سیاه سرم هست که جلو د..
وانشات مافیای جونگ کوک عشق کودکی پارت 13
― پدر کوک وارد اتاق شداقای جیون سلام دخترم ایو سلام اقای جیونکوک سلام پدر بفرمایید بشینین اقای جیون ایو دخترم من اینجا اومدم تا چیز هایی ر..
وانشات مافیای جونگ کوک (ضربان عشق)فصل سوم پارت5
― فردا صبح از زبان آیواز خواب پاشدم سرم درد میکرد دیروز دوباره بهم فشار اومد بخاطر همون وقتی عصبی میشم یا داد میزنم سرم درد میکنه از جام پا..
وانشات مافیای جونگ کوک عشق کودکی پارت16
― ایو قراره کجا بریم دیگه کوک یه رستوران میشناسم بریم اونجا نهار بخوریم بعد میریم یجای خوب کنار ساحل ایو وای خدای من ممنون کوک بعد سوار ما..
وانشات مافیای جونگ کوک عشق کودکی پارت 3
― بعد گرفتن جوابم در اتاق رو بست رفتم روی تخت نشستم و به این فکر کردم که الان مامانم و بابام دارن چیکار میکنن ایا دوستام باخبر شدن و نگرانن ..
از ابی برای خواندن «خلیج فارس» اجازه گرفتم / مافیای موسیقی واقعیست
― قاسم افشار در گفت وگوی خود با پوریا بهرادکیان در برنامهفرکانس با اشاره به ترانهخلیج فارس گفت که برای خواندن آن از ابی اجازه گرفته است وی..
سریال ضربان قلب...سریال ضربان قلب
― سریال ضربان قلبسریال ضربان قلب..
وانشات مافیای جونگ کوک عشق کودکی پارت 1
― سلام من ایو هستم پدر من رییس گروه مافیا شب هست پنج سال هست که پدربزرگم فوت شده و پدرم جای پدرش گروه رو هدایت میکنه پدربزرگ من با یک گروه م..
وانشات مافیای جونگ کوک عشق کودکی پارت 9
― در اتاق رو بستم تا برگشتم با یه حالت اعصبانی وایستاده بود کوک می بینم خوب با این جیمین گرم گرفتی مگه بهت چیکار کرده ایو اون پسر خیلی مهرب..
وانشات مافیای جونگ کوک عشق کودکی پارت 10
― بعد از غذا خوردن رفتم روی تخت نشستم اینجا خیلی حوصلم سر میرفت یه فکری به سرم زد که برم به کوک بگم تا بریم بیرون از عمارت تا یکم بهم هوا بخو..