هیی نفهمید
– بیخی اندازه ی دنیاحرف تو دلمه اما میگم بیخیال حال دلم خوش نی - hey you do not understand..
ویدیوهای مرتبط
هیچکس نفهمید که ما چه مرگمونه
― هیچکس نفهمید که ما چه مرگمونهhabibdarbazi74
- nobody knew what we were dying for..
هیی سرم درد اومد
― اشاره کودک به کودکی که سرو صدا میکند و بهش میگه یرو صدا نکنه
- hey my head ached..
دوربین مخفی - دختره میگفت!- دوست پسرم زن داشت سه سالم با هم بودیم کسی نفهمید
― دوربین مخفی - دختره میگفت!- دوست پسرم زن داشت سه سالم با هم بودیم کسی نفهمید..
دخترک مرد و کسی نفهمید
― دخترک مرد و کسی نفهمید
- the girl died and no one understood..
سوالای امتحان و بهش گفت ولی بازم هیچی نفهمید
― سوالای امتحان و بهش گفت ولی بازم هیچی نفهمید
- he asked the exam question but still did not understand anything..
گربه هم خودش نفهمید
― گربه هم خودش نفهمید
- the cat did not understand..
هیچ کس نفهمید
― با دنبال کردن کانال ما به خانواده کیوتمون بپیوندید کپی ممنوع
- nobody understood..
هیی
― هیی
- hey..
11228 هیی
― 11228 هیی
- 11228 hey..
اگه کسی نفهمید توضیح میدم یه اکسوال بود می ره پیشه اکسو یه آرمی هم بود اون می ره
― اگه کسی نفهمید توضیح میدم یه اکسوال بود می ره پیشه اکسو یه آرمی هم بود اون می ره
- if someone does not understand i will explain that it was an axwal..
حال مارا کسی نفهمید سالها سوختیم و دود نداشت
― حال مارا کسی نفهمید سالها سوختیم و دود نداشت
- now no one understood that we had been burning for years and there was no smoke..
(پریسا) خودش نفهمید چی گفت اون وقت تو فهمیدی
― (پریسا) خودش نفهمید چی گفت اون وقت تو فهمیدی
- parisa she did not understand what she said then you understood..
همه رو دلداری دادم نگران همه شدم بهم همه اهمیت دادم ولی هیچکس حتی نفهمید؛ تو
― همه رو دلداری دادم نگران همه شدم بهم همه اهمیت دادم ولی هیچکس حتی نفهمید تو
- i comforted everyone i was worried i cared for everyone but no one even understo..
گیم پلی ماینکرفت پارت 1 با داداش کوچکم اولش نفهمید
― خب من میخواستم گیم پلی سروایول بزارم که دیدم مرحله داداشمم بود بعد منم رفتم توش نفهمید من اومدم سریع رفتم معجون نامرعی کننده رو خودم امی..
می خواست بزنه نفهمید ازکجا خورد!!!
― می خواست بزنه از کجا خورد حتما ببینید
- he wanted to hit he did not know where he ate..
خودش هم نفهمید چی شد
― نبینی از دست رفته
- he himself did not understand what happened..