وانشات جونگ کوک (عشق رویایی)پارت 1
– سلام من یورا هستم بیست و دو سالم هست یه دختری که با همه دختر ها فرق داره دختر های دیگه وقتشون رو توی کافه میگذرونن ولی من وقتم رو توی کتاب..
سلام من یورا هستم بیست و دو سالم هست یه دختری که با همه دختر ها فرق داره دختر های دیگه وقتشون رو توی کافه میگذرونن ولی من وقتم رو توی کتابخو
- wanshat jong kook dream love part 1
ویدیوهای مرتبط
وانشات مافیای جونگ کوک عشق کودکی پارت 11
― از زبان کوک وقتی چشمام روباز کردم دیدم روی شونه ایو خوابیدم و اونم سرش رو گذاشته رو سرم اروم بدون اینکه بیدار بشه سرش رو گذاشتم روی شونم ..
وانشات مافیای جونگ کوک عشق کودکی پارت 3
― بعد گرفتن جوابم در اتاق رو بست رفتم روی تخت نشستم و به این فکر کردم که الان مامانم و بابام دارن چیکار میکنن ایا دوستام باخبر شدن و نگرانن ..
وانشات مافیای جونگ کوک (ضربان عشق)فصل سوم پارت5
― فردا صبح از زبان آیواز خواب پاشدم سرم درد میکرد دیروز دوباره بهم فشار اومد بخاطر همون وقتی عصبی میشم یا داد میزنم سرم درد میکنه از جام پا..
وانشات مافیای جونگ کوک عشق کودکی پارت16
― ایو قراره کجا بریم دیگه کوک یه رستوران میشناسم بریم اونجا نهار بخوریم بعد میریم یجای خوب کنار ساحل ایو وای خدای من ممنون کوک بعد سوار ما..
وانشات مافیای جونگ کوک عشق کودکی پارت 13
― پدر کوک وارد اتاق شداقای جیون سلام دخترم ایو سلام اقای جیونکوک سلام پدر بفرمایید بشینین اقای جیون ایو دخترم من اینجا اومدم تا چیز هایی ر..
وانشات جونگ کوک (عشق رویایی)پارت 4
― از اتاق خارج شدیم سرم خیلی درد میکرد و چند تا صحنه میومد توی ذهنم همین جوری که توی افکارم بود احساس کردم پاهام شل شد فکر مردم الان میوفتم ..
وانشات مافیای جونگ کوک عشق کودکی پارت 10
― بعد از غذا خوردن رفتم روی تخت نشستم اینجا خیلی حوصلم سر میرفت یه فکری به سرم زد که برم به کوک بگم تا بریم بیرون از عمارت تا یکم بهم هوا بخو..
وانشات جونگ کوک پارت 39
― هیچگونه مغایرتی با سایت نداره! آپارات لطفا نپاک
- wanshat jong kook part 39..
وانشات مافیای جونگ کوک عشق کودکی پارت 10
― بعد از غذا خوردن رفتم روی تخت نشستم اینجا خیلی حوصلم سر میرفت یه فکری به سرم زد که برم به کوک بگم تا بریم بیرون از عمارت تا یکم بهم هوا بخو..
وانشات جونگ کوک پارت 4
― وانشات جونگ کوک پارت 4..
وانشات جونگ کوک پارت 40
― هیچگونه مغایرتی با سایت نداره! آپارات لطفا نپاکلایک 150
- wanshat jong kook part 40..
وانشات مافیای جونگ کوک فصل سوم (ضربان عشق)پارت1
― یک سال پیش موقعی که آیو در بیمارستان بود از زبان تهیونگوقتی که فهمیدم پدرم کار خودش رو کرده به سمت جایی که آیو رو برده بودن رفتم دیدم دوت..
وانشات مافیای جونگ کوک (ضربان عشق)فصل سوم پارت2
― یک سال بعد از زبان آیو یک سال هست که هنوز توی ذهن و قلبم نگهش داشتم ولی اون برای بار دوم پسم زد و بهم خیانت کرد چرا هر کاری میکنم ضربان قلب..
وانشات مافیای جونگ کوک عشق کودکی پارت 9
― در اتاق رو بستم تا برگشتم با یه حالت اعصبانی وایستاده بود کوک می بینم خوب با این جیمین گرم گرفتی مگه بهت چیکار کرده ایو اون پسر خیلی مهرب..
وانشات مافیای جونگ کوک عشق کودکی پارت 2
― وقتی چشمام رو باز کردم نمیدونستم کجام چون هنوز روبه روم سیاه بود وقتی هوشیاریم رو کامل به دست اوردم فهمیدم یه پارچه سیاه سرم هست که جلو د..
وانشات مافیای جونگ کوک (ضربان عشق)فصل سوم پارت5
― فردا صبح از زبان آیواز خواب پاشدم سرم درد میکرد دیروز دوباره بهم فشار اومد بخاطر همون وقتی عصبی میشم یا داد میزنم سرم درد میکنه از جام پا..