یه مرد واسه هضم دلتنگیهاش گریه نمیکنه دو موتور پر میکنه میره تو محدوده قرمز/شوتی
– (یه مرد واسه هضم دلتنگیهاش گریه نمیکنه دو موتور پر میکنه میره تو محدوده قرمز)لطفا ما را دنبال کنید
- a man does not cry to digest his nostalgia fills two engines goes ..
(یه مرد واسه هضم دلتنگیهاش گریه نمیکنه دو موتور پر میکنه میره تو محدوده قرمز)لطفا ما را دنبال کنید
- a man does not cry to digest his nostalgia fills two engines goes in the red sho